2008مارس

8 مارس 2008

تلاش تاریخی مردان در جبهه های  مقدم مبارزات  سیاسی ، انقلابی. . . در توسعه و  تکامل اجتماعی  انکار ناپذیر است .

 نظربه اینکه در دو قرن اخیر منشاء  ایده ئولوژی های حاکم بر این مبارزات وجنبش ها( مارکسیسم) از محتوای رفع

تبعیض های طبقاتی ، نژادی  وجنسی  بر خوردار بوده است، انتظارمی رود حداقل مبارزان  این ویژه گی را از جان

بپذیرند ودر اجرای آن کوشا باشند. ولی رسوبات  شدید  قرن ها  اندیشه ها و  باورهای  پدرسالارانه  د ر دیدگاه  اکثر مبارزان مرد هم چنان باقی است و بی تردید یکی از عوامل افت مبارزات و تعلل در پیشرفت تکامل جوامع  انسا نی نیزهمین رسوبات منجمد است .

مبارزات طبقاتی بار نفی استثمار اقتصادی ،فکری،جنسی ونژادی از هر گونه را با خود حمل کرده و برای یک تحول اجتماعی عدالت جویانه و تساوی خواهانه  سیر می کنند.اگر این جنبش ها به آرمان های خود وفادار نمانند، توده ها ی مردم از آنان روی می گردانند.

گواه : رأی  مردم فرانسه به سارکوزی درانتخابات اخیر، که ازجناح  کاملأ محافظه کار است . این رأی بی اعتمادی مردم فرانسه را به احزاب چپ فرانسه آشکار می کند.                   

تفکرات پدرسالارانه در جریانات انقلابی تاثیر بس منفی بر زنان که  نیمی از جامعه اند و موقعیت احزاب و سازمانهای

چپ می گذارد . پدر سالاری محصول مناسبات اقتصادی نظام برده داری بوده ودر فئودالیسم به اوج خود رسیده و سپس

به  جامعه سرمایه داری منتقل شده است. پدر سالاری بر اسا س مناسبات مالکیت خصوصی بر ابزارتولید استوار بوده

و به حیات خود ادامه می دهد. بارزترین ویژه گی پدر سالاری همانا خود خواهی است که در تمام عرصه ها به وضوح

همراه با اندیویدوالیسم و خود محوری تظاهر می کند .

گر چه خود خواهی مرد سالارانه هم چنان بال گسترده ودر آزار جهان به حضورخود ادامه می دهد،ولی از سوی دیگر  نام نام مردان نامداری که این  ویژه گی ها را  شناخته و به جامعه  انسانی معرفی کردند  برلوح  مبارزات  طبقاتی  نقش جاودان دارد،هم چنین یاد انبوه مردانی که در شاهراه مبارزاتی جان باختند و تمام یا بخشی از عمر خود را در زندانها اسیر بوده اند ،  همواره  ستاره  درخشان تاریخ مبارزات و خاطره ها خواهد بود.

زنان با مشارکت مستقیم در تولید ،با رشد آگاهی ها وگسستن برخی از زنجیرها و بندها..به کسب حقوق انسانی خود در

بخش هایی از زمین نائل آمدندو به جبهه های مبارزاتی راه یافتند.در این ره یابی  از لایه های رنج های عمیق تاریخی

عبور کرده اند..و با ریشه ها آشنایند.  آنان با شناخت درد تعمق  بیشتری در یافتن شیوه های  مبارزاتی از خود   نشان

می دهند و در حفاظت دستاوردهای مبارزاتی کوشا هستند. انقلاب های اکتبر، چین، ویتنام و کوبا گواه  این واقعیت ها

هستند  . آنها  با انعطاف  بیشتری  با  همراهان   همکاری  می کنند  و  به غیر از تحمل  فشارهای  عمومی  جوا مع

سرمایه داری بر طبقات ستمدیده از چند سوی دیگر نیز تحت فشار و فرسایش اند .  

از طرف مجریان قوانین واپس گرا و دیدگاه های ارتجاعی حاکم بر آن جوامع .

از طرف کارفرمایان وپرداخت دستمزد بسیار کمتر از مردان در کار مساوی با مردان ،چشم داشت جنسی .

از طرف غالب همراهان مرد ، که از دیدگاه ها و کردار پدر سالارانه برخوردارند.    

همراهان مرد اغلب زنان را در تشکل های زنان می توانند بپذیرند ولی شاهراه  مبارزات  طبقاتی را از میراث  پدری

خود دانسته و شائق حضور زنان در آن نیستند . در پس این تفکر وکردار منفی ،باورهای پدر سالارانه مشهوداست.

گواه ..عدم حضور زنان در کادر رهبری احزاب چپ جهان.

در موفقیت های شایان  توجه   اجتماعی زنان ، در برخی از مردان  همراه،رگه های حسادت  به تحقیر و توهین مستقیم

ویا غیر مستقیم و کنایه تبدیل می شود .         

سعی در ممانعت از پیشرفت زنان با  کم بها  دادن و تظاهر به  نادیده گرفتن آغاز می شود .با صدای  بلند و  پر تحرکم یک نفس حرف زدن و بحث را یک جا نبه پیش بردن...اجازه سخن گفتن به زن ندادن و نهایتأ او را منفعل کردن

آنان عزم به راندن زنان به پستوی  تنگ  تشکیلات  زنان  و یا حرکت  در پشت سر مردان  را   دارند  .در  احزاب و سازمان های چپ نیز همانند احزاب و سازمان های راست ، پدرسالاری حاکم است ومردان زنا ن را  هم  طراز  خود             

ارزیابی نمی کنند و   یا  از احراز  پایگاه های حزبی  و یا سازمانی  توسط زنان  نگرانند . خیانت های  حزبی  و درون  سازمانی و گروهی ، دور از چشم زنان روی می دهد و سپس با توجیه زنان، از آنان  به عنوان  پادوی اجرایی تصمیما ت گرفته شده بهره گیری میشود . یا با  تشویقشان  به فعالیت  در  تشکیلات  زنان ، از

حضور انان   در سر راه خودخلاص می شوند.

.بهرحال به آنان می فهمانند ..اول با من مساوی شو بعد هم شانه من راه برو.

   اکثر مردان،تحمل زنان را در کنار یا پیش ا پیش خود  ندارند.  این  ویژه گی  در مردان شرقی به  د لیل   حضور  در جامعه های فئودالی و نیمه فئودالی  قویتر دیده می شود. همراهان  مرد گرچه خود را از مدافعان  حقوق برابری  زنان

معرفی می کنند ،ولی عملأ از این شعار تو خالی برای سرکوب جبهه مخالف  که  نیز به مراتب  بیشتر مرد  سالارا نه

است بهره برداری می کنند .اکثر آنان  زنان را  در هر  سطح از دانش  و معلومات  که  باشند  ، کمتر از خود  تصور می کنند وهیچ دفاعی را از انسانی به  نام زن  بر خود لازم نمی دانند.

اکثر مردان بر این باورند  که  خود سالار و یکه تاز جاده  مبارزاتی  هستند و زنان اساسأ  فاقد لیاقتهای مبارزاتی اند.

گر چه آنان از گروه های مختلف  نیز هر کدام  در مقابل یک دیگر چارکتی راه می روند و هیچ یک  طرف  دیگررا

به پشیزی نمی گیرد "هم چون جوامع قبیله ای قبل از حتی نظام برده داری " ،ولی دسته جمعی زنان را ازحد  پادوئی

و شاگردی  فراتر نمی خواهند .این خود محوری ها  و خود خواهی ها  ،همه از مهمتراین  عوامل  عقب    مانده گی

اجتماعات و در گیری گروه ها و احزاب چپ با هم است .و نیز یکی از مهمترین عوامل پایه ای  در عدم گرد همایی

و اتحاد نیروهای چپ می باشد .از این رو در خثی کردن بار این همه خود خواهی و دفع ستم  مردسالاری بر جوامع

و تحقق سوسیالیسم لزوم حضور فعال وسیع زنان نه فقط محصور در تشکیلات زنان که در عرصه جهانی  مبارزات

طبقاتی  بشد ت خود  را  می نمایاند  .مردان  می خواهند با ویژه گی  تفکرات  نظام های   برده داری   و   فئودالیسم

"خودخواهی  اندیویدوالیسم و خود محوری "    بنای سو سیالیسم  را  پایه ریزی  کنند .     این  هر گز میسر  نیست ،

چون  ذات پویای اندیشه  سوسیا لیستی  بر مبنای کلکتیویسم  و  نهایتأ  مردم سالاری  است .  با  رها گذاردن   امیا ل خود خواهانه در خود، اعم  ازمرد یا زن ، اگر هزار بار سوسیا لیسم  بنا  شود، هزار بار نیز فرو خواهد پاشید.

ابتدا باید با آن غول "من" در تک تک گام های  مبارزاتی در گیر شد  و" من " را در خود  مهار کرد .لنگر  خود را

از سواحل پوسیده برده داری و فئودالیسم بر چید  تا از شاهراه پویای سوسیا لیسم به اقیانوس آزاد کمونیسم. 

در رو بنا و باورهای  فرهنگی ،مردان  اکثرا  فاقد  تضاد  آشتی ناپذیر (آنتاگونیستی)  با  نظام  سرمایه داری  هستند،

و این یکی از عوامل اصلی باز دارنده در رسیدن انسان  به سوسیا لیسم است.تضاد آشتی ناپذیر است که ایجاد  انقلاب

انفجار و زیرورویی می کند.گر چه در انقلاب اکتبر این  زیرورویی  انجام  شد  ولی از آنجا که  تحول  عمیق درونی

در افراد روی نداده بود ، باز بخشی  از مردان  با باورهای  فئودالی  به مخدوش کردن  قوانین مارکسیسم پرداخته  و

با فساد ناشی از خود خواهی  و کج اندیشی  باعث  انحراف و سقوط و  فرو پاشی نظامی  که با خون میلیون ها انسان

آبیاری شده بود شدند. آنان از زیر نظام  سرمایه داری  جدیدی  را پایه ریزی  کردند. کج راهی که  فاصله  نجومی با

راه تصور شده قبل از انقلاب  پیدا کرد .

میلیاردرهای جوانی که امروز مثل قارچ از سرزمین های مدفن  اردوگاه سوسیا لیسم سا بق  برمی  خیرند،  فرزندان

همان بچه فئودال هایی هستند که با غارت اموال طبقه زحمتکش و فساد و رشوه خواری  ثروتی  بزرگ  جمع آوری

کرده و سپس آن را به فرزندان خود منتقل کرده اند .

برابری... رهایی و احترام به شئونات انسانی اعم زن یا مرد،فقط از طریق سوسیا لیسم میسر است .

کلکتیویسم (جمع گرایی) در زنا ن به مراتب قوی تر از مردان است .

گواه : زنان مادر در کل جهان که از تمام هستی شان برای  فرزندان  خود می گذرند . این ویژه گی در زنا ن طبقا ت

زحمتکش بس قوی تر از زنان بورژوا است .

در اعتراض زنان چپ به مرد سالاری در احزاب  چپ ، همواره  آنان برای  جلوگیری  از تفرقه و تضعیف احزاب ،

تشویق  به  سکوت  و نهایتأ  تحمل  شده اند.

اکنون که تفرقه  بدون دخا لت زنان به حد نها یت  روی داده  است و زنان جهان به اندازه  کافی آبروداری کرده اند،

دیگر وقت  منفک کردن  ویژه گی های   پویای سوسیا لیسم و  کمونیسم  از خصلت های  مشمئزکننده  و غیر انسانی

سرمایه داری است .

دیگر وقت تمایز خصلت های ناب اندیشه  سوسیا لیستی و کمونیستی از خصلت های فرصت طلبانه ،  حقیر و  تنگ

نظرانه خرده بورژوازی است .

ای مردان همراه، راه را بر زنان به گشائید . و از حضور فعالشان در مبارزات طبقاتی  یا ره یابی اشان به کمیته های

مرکزی و یا حتی دبیر کلی احزاب کمونیست  نهراسید . پیروزی سوسیا لیسم  و نجات از این زندگی  خفت بار  نظام

سرمایه داری (رجوع شود به آمار بیکاران وغیره...) فقط با حضور فعال زنا ن در تمامی عرصه های  مبارزاتی  و

نظارت دقیقشان بر اجرای  شئونا ت  آرمانی مارکسیسم  میسر است .  با منفعل کردن زنان  و تظاهر  به مبارزه  در

قبیله های  کوچک  روبروی  هم ، ارتش زحمتکشان را تضعیف  نکنید  . نجا ت انسا ن  از این ورطه  هولنا کی  که

امپریالیسم جهانی تدارک دیده ، فقط در سوسیالیسم است .به خود آئید و دست از خود خواهی ها بردارید ، قبل از آنکه

همگی غرق شویم .

ای زنان زحمتکش ، آرزوی برابری با مردان طبقه ستمدیده خواسته ناچیزی است، که  آنان خود  نیز، از برده گانند.

بیائید برای کسب حقوق انسانی شریف  و با عزت ...آزا د  و رها از خود خواهی ها ،تکریم و تکبر در جامعه عاری

از تبعیضات اقتصادی ، نژادی  ، جنسی و فکری با قدرت به پا خیزیم .

با عشق و احترام به یاد اولین کمونرهای به خون غلطیده

 در گورستان پرلاشز پاریس

وحد ت  چپ

فرح  نوتا ش

 

www.farah-notash.com/left-unity

www.farah-notash.com

Left Unity

 

Comments are closed.