دست های کار

دست های کار

ای دست های تشنه ام

 تشنه برای کار

ای دست های رنج های خاموش

خاموش و پر تکرار  

با جانم هم آوا شو

به گوش جان با قلبم 

هم آوا شو

 

به فریاد آی از اضطراب

از درد و شکنجه

از رنج بی پایان انسان

پرده بر گیر... از مصیبت های تحمیلی

از زنان سخن گوی

از هق هق دائم ... خموش

از لحظه های ... پرتکرار توهین

و...

یک دنیا شکیب زن ... سخن گوی

ای دست های تشنه ام 

تشنۀ کار

با من هم آوا شو

با وجدم ... باشورم

 با فریاد و با دردم

به حرکت آی

سخن گوی

از اسرار دور و نزدیک 

ازنا گفته ها پرده بر گیر

سخن گو...با جانم هم آوا شو

 

از بر خواستن 

از دریدن های زنجیر

از فریاد 

از قبول مرگ ... بجای سلطۀ زور ودنائت

از زیبایی های عصیان

تخریب حصار 

پرده بر گیر و سخن گو 

ای دست های تشنۀ کار 

 

فرح نوتاش

تهران آبان 1372

Book 2

www.farah-notash.com

Comments are closed.