می رسداز راه فرخنده

می رسداز راه فرخنده

پاشید خون سرخ سیال

بر هلال صاف سپیده و صبح

بهت... حیرت و سپس

فروریزش دیوار قطور سکوت

 

اکنون ... با انفجار کوبش طبل ها  

و یورش زرین شیپور ها

می رسد از راه فرخنده

 

چهره و گیسو...

به خاک و خون آلوده

نیست در چشمان او اشگی

لیک با حیرت ... بر حیله و بر تهمت

بر خشونت ...  بربریت

 

و چه سهمگین

عزم رزمش

 

منم فرخنده ... دخت افغان

به عزم رزم...

پرچمدار نهضتی ... به جهان

علیه جهل و ظلمت... اهرم امپریالیسم

علیه لشگراوباش

طالبان ... ملا

نوکران فاسد امپریالیسم

ای مردم ... با منید یا نه؟

با منید یا نه؟

 

طبل ها کوبان

فریاد پرخروش... خشم شیپور

نه عزای دخت افغان

بلکه تولد...

نهضت پر شور فرخنده

 

منم فرخنده

هدیۀ ام شور جوانی

هدیه ام عمرم ... زندگانی

ای مردم ... با منید... یا نه

با منید یا نه؟

 

نیست در چشمان او اشگی

لیک با نگاهش ... می زند صد تازیانه

بر اوباش و اراذل

بر حامیان جهل و ظلمت

بر صامتان... تنها گذاران...عابدان پول

و می گوید ...

روز نو ... با جانی پاک... و لباس رزم

همراه هم شوید  

 

 می خیزد با صبح و سپیده

طبل ها کوبان

شفای رنج  سال های درد

کنون فریاد شیپوران

جهان با ر دگر از شور می لرزد

پایان خاموشی ست

به آخر شد وحشت و سستی

نهضت اینجاست... مرد و زن اینجا

فرخنده ها همه این  جا...

پرچم ما

 تصویرچهرۀ خونین فرخنده

تیر ها می گردد رها ... از کمان هفت رنگ

زیرو رویی ست... این تغییر

مبارک باد...  نهضت فرخندۀ ما

 

طبل ها کوبان

خون چرکین هیولا می دود

بر معبر ومنبر

به بیرق های  سرخ ... آبی

راه راه وپر ستاره ... ضربدر 

فرو می ریزد اینک

قصرهای سلطۀ افیون

با طنین تند و برا و طلایی

 بر خاسته از سینۀ پرخشم شیپور

اکنون ... می میرد هیولا   

ومی رقصد نهضت... بر خاکستر گور

 

و عطر جان افزا... همراه نسیم  

می رسد از نارنجستان های پیروزی

و می زداید ... غبار غم

ز جان عاشقان نور

مبارک باد بر ما خیزش ما

که ما پیروز مندانیم

مبارک باد بر ما

نهضت فرخندۀ ما

 

 

فرح نوتاش

وین ... مارس 2015

کتاب شعر 7

www.farah-notash.com

Womens-power.farah-notash.com

Comments are closed.